دفاع از وطن تا حرم / وقتی رمز عملیات اسم دخترم می شود
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۹۶۸۸۳
جانبازان اسطورههای صبر، استقامت و مقاومت هستند، آنانی که گمنام رفتند تا اینگونه ما در آرامش زندگی کنیم.
به گزارش خبرگزاری شبستان از گیلان - سمیه بشارتی؛
جانبازان حلقه گمشده دوران دفاع از خاک وطن و ارزشهای این مرز و بوم هستند. گمنامانی که تمام وجودشان را در راه حفظ این ارزشها تقدیم انقلاب و نظام کردند تا اینگونه ما در آراش باشیم ، آنها مظلوم ترین یادگاران آن دوران هستند کسانی که نفس خود را دادند تا ما امروز با خیالی آسوده در این سرزمین نفس بکشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دیدار با اسطورههای صبر و مقاومت عجب لحظاتی را رقم میزند، لحظههایی که قلم و تصویر از توصیف آن عاجز است؛ هنوز برعهدی که بسته بودند، وفادار بودند و آرزویشان این بود که در مسیر زندگی قدمی جز حق بر ندارند. به مناسبت میلاد با سعادت ابالفضل عباس (ع) گفتگوی ویژهای با تقی امینی جانباز و یادگار دفاع مقدس و جبهه مقاومت در سوریه انجام شده است که اینگونه روایت میکند:
*گربهای که مرا از مرگ حتمی نجات داد
تقی امینی در صحبتهای نخستش با آرامشی که در کلامش هویدا بود گفت: نمی دانم از کجا شروع کنم همه لحظات دفاع مقدس پر از خاطرات تلخ و شیرینی بود که بیان و توصیفش برایم بسیار سخت است.
این جانباز گیلانی در حالی که به یاد دوستان همرزمش افتاد و جوانانی که جلوی دیدگانش پر کشیدند افزود: سال ۵۶ بود که عازم خدمت سربازی در اصفهان شدم و بعد انجام وظیفه سربازی در سال ۵۹ وارد سپاه شدم. اواخر سال ۶۰ بود که به رسمیت سپاه در آمدم.
وی با بیان اینکه بعد از سه ماه استخدامم در سپاه عازم جبهه شدم اضافه کرد: گردان میثم نخستین گردانی بود که وارد شدم، اما خط شکن نداشت و فعالیتهایی در پشت خط مبارزه داشت با اصرارم وارد گردان ابوالفضل که خط شکن بود شدم. نخستین عملیاتی که بسیار مهم بود و خیلی از جوانان در آن عملیات شهید شدند، عملیات والفجر مقدماتی ۹ بود که تا نزدیک سلیمانیه واقع در خود عراق رفتیم.
امینی ادامه داد: عراقیها از آن عملیات ما باخبر شدند، نیروها بلافاصله پخش شدیم در همان لحظه بود که با پاتکهای دشمن ۶ تا شهید دادیم. در آن عملیات، مناطق در خاک عراق بسیار صعب العبور بود ما ته دره بودیم، من که مسئول خمپاره زن بودم، خمپاره ۶۰ را در آن عملیات حمل میکردم.
وی به یاد برادران شهید شمسی پور افتاد و گفت: یکی از سه برادر شمسی پور در عملیات با من بود که جلوی دیدگانم شهید شد.
این جانباز گیلانی با بیان ابنکه در این عملیات هرجا نگاه میکردیم، صخره بود افزود: ساعت تقریبا ۱۰ صبح بود که پاتکهای دشمن بار دیگر شروع شد، طرفای هزار قله عراق بودیم که بسیار سخت و صعب العبور بود و هیچ روستای قابل مشاهده نبود.
وی با بیان اینکه در آن منطقه صعب العبور با پاتک دشمن مجروح شدم گفت: با آن مجروحیتی که داشتم بایستی در یک مسیری که قاطرها، مهمات را حمل میکردند، به دست سربازان برسانم. با تلاشی که کرده بودم با آن جراحت وخیمی که داشتم، دیگر ناامید شدم بدون آب و غذا، توان نداشتم تقریبا ۳۰۰ تا ۴۰۰ متر مونده که به مسیر عبور قاطر برسم. یک لحظه که داشتم استراحت میکردم یک گربه را دیدم از کنارم رد شد و نگاهم به گربه و مسیرش بود. جلوی راهم قمقمه بزرگ شیر و ظرفی پر از سبزی پلو با گوشت بود، از آن غذا خوردم و به آن گربه هم دادم اینگونه بود که با لطف الهی از مرگ حتمی نجات یافتم.
امینی اضافه کرد: وقتی کمی جلوتر رفتم ۲ تا قاطر سوار را دیدم و سوارم کردند و به آمبولانس رساندند، راهی بهداری شدم. آمبولانس مورد هدف پاتکهای هوایی دشمن بعثی قرار گرفت، ما از ماشین بیرون آمده بودیم، عملیات هوایی بعد از یک ساعت قطع شد، بعد از آن راهی بیمارستان توحید سنندج شدیم.
وی با بیان اینکه ۲ برادر بودیم و کنار یکدیگر در حال دفاع از وطن بودیم گفت: برادرم ۱۰ سال از من کوچکتر بود و همیشه برای یکدیگر وصیت میکردیم که اگر به شهادت رسیدم، چکار کنیم. از سال ۶۰ تا ۶۸ در جبهه رفت و آمد داشتم، همسرم در نبودم مرد خانه بود و فرزندانم را به نخو احسن آنگونه که انتظار داشتم تربیت و پرورش داد.
امینی به خاطرات به دنیا آمدن فرزند سومش که دختر بود، پرداخت و گفت: سال ۶۴ در عملیات رمضان، دخترم به دنیا آمد. خانوادهام به من نامهنگاری کردند که اسم دختر را من انتخاب کنم، همزمان در عملیاتی بودیم که رمز آن عملیات "یا زینب " بود. وی در حالی که اسم زینب را برد، ناخودآگاه اشک از دیدگانش جاری شد و گفت: جواب نامه را دادم گفتم اسم دخترم را زینب بگذارید.
وی با تاکید بر اینکه به لطف خداوند هر ۶ فرزندم مسجدی هستند، پسر کوچکم آن دوران ۱۰ سالش بود ولی مرد خانه بود، گفت: همسرم سختیهای بسیاری در آن دوران تحمل کردند، ایشون هم مادر بود و هم در نبودم نگذاشتند که فرزندانم کمبود پدر را احساس کنند.
* با سردار سلیمانی در سوریه و لبنان همرزم بودم
امینی با بیان اینکه سال ۹۵ بود که برای نخستین بار به سوریه اعزام شدم و تقریبا به همه شهرهای سوریه برای دفاع از حرم رفتم اذعان کرد: فعالیتهای پشتیبانی جبهه مقاومت را انجام میدادم، کیفیت غذا را به سردار سلیمانی انتقال میدادم.
این جانباز گیلانی به شهر باستانی تدمر اشاره و بیان کرد: ۲ بار شهر تدمر دست داعشیها افتاد و سومین بار توسط جبهه مقاومت آن شهر آزاد شد، شهر تدمور ۲۵۰۰ سال قدمت دارد. هیچ کس از دوستان و اعضای خانواده نمیدانستند که من با حاج قاسم بودم، با سردار در لبنان نیز فعالیت کردم.
وی با بیان اینکه در سوریه من را به اسم مستعار ابوحسن ایرانی میشناختند گفت: ساعت تقریبا ۶:۳۰ صبح بود، سردار حق بین به مقر ما آمد و دنبال ابوحسن ایرانی بود که بنزین دریافت کنند، خلاصه ۳۰۰ لیتر بنزین به ایشون و افرادی که همراهش بودند، دادم و خوشحال شدند که یک ایرانی مسئول بنزین بود.
امینی با اشاره به اینکه تمام لحظاتم در سوریه خاطره بود و هم اینکه در کنار حضرت زینب (س ) مشغول دفاع بودم احساس افتخار و سربلندی می کردم خاطرنشان کرد: آخرین عملیاتی که در سوریه حضور داشتم بوکمال بود.
پایان پیام/383
منبع: شبستان
کلیدواژه: آن عملیات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۹۶۸۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عملیات «وعده صادق» مبدأ تاریخ جدیدی برای جهان است
به گزارش خبرگزاری مهر، امیر عزیز نصیرزاده جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح صبح امروز (چهارشنبه) در آئین گرامیداشت سالروز شهادت آیت الله مرتضی مطهری و روز معلم که در دانشگاه عالی دفاع ملی برگزار شد، اظهار داشت: در بیانیه گام دوم وقتی در بحث تمدنسازی در مورد سرمایه انسانی اشاراتی ذکر میشود، تربیت نیروی انسانی به عنوان یک سرمایه بر عهده معلمان قرار دارد.
امیر سرتیپ نصیرزاده افزود: امروز وقتی وضعیت دانشگاههای مرکز کفر یعنی آمریکا را نگاه میکنیم، متوجه میشویم که بیداری بزرگی رخ داده است؛ چرا که در این دانشگاهها اعتراضات علیه جنایات رژیم صهیونیستی رخ میدهد؛ اما در مقابل برخی اساتید کشورمان که برای هر اتفاق کوچک و بزرگ کشور اظهار نظر میکنند در قبال چنین اتفاقاتی ساکت هستند؛ در صورتی که در کشور کفر حتی خوانندگان و رقاصان هم بیدار شدند و علیه جنایات رژیم صهیونیستی اظهار نظر کردند؛ ولی برخی اساتید کشورمان در قبال این اتفاقات، بیتفاوت بودند.
جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ادامه داد: برخی اساتید وقتی عملیات «وعده صادق» انجام شد، عنوان کردند که ارتش رژیم صهیونیستی با حمله به ایران یک تیر چراغ برق ما را هم سالم نمیگذارد؛ اینگونه اظهارات نشان میدهد که ما به استاد مرزشکن نیاز داریم؛ نه کسانی که مقابل انقلاب و ارزشهای اسلامی بایستند.
وی عنوان کرد: ما با جنگ شناختی گستردهای مواجه هستیم؛ لذا در این جنگ، اساتید نقش اساسی برای شکلدهی اذهان دارند و بر این اساس، دانشگاه عالی دفاع ملی فرصت بسیار بزرگی برای نیروهای مسلح است؛ زیرا در این دانشگاه فرماندهان و مدیران برای نظامی تربیت میشوند که به تنهایی مقابل استکبار جهانی ایستاده است.
امیر نصیرزاده یادآور شد: حدود دو هفته پیش در گزارشی که خدمت فرمانده معظم کل قوا ارائه کردیم، معظمله از وضعیت دانشگاه عالی دفاع ملی ابراز رضایت کردند.
جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در ادامه گفت: عملیات وعده صادق مبدأ یک تاریخ جدید و باعث تغییر معادلات بینالمللی و منطقهای شده و از این پس وضعیت جهان به شکل دیگری خواهد بود؛ زیرا اکنون حاشیه امن رژیم صهیونیستی دچار مشکل شده و آنها به سمت نابودی میروند.
وی اضافه کرد: اگر وضعیت یک سال گذشته این رژیم غاصب را با وضعیت فعلی آنها از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اعتبار بینالمللی، امنیتی، نظامی و دفاعی و… مقایسه کنید، متوجه میشوید که همه این موارد زیر سوال رفته و صهیونیستها به خاک ذلت نشستهاند؛ حتی نظم نوین جهانی و جهانیسازی و الگو بودن آمریکا هم نقش بر آب شد.
امیر نصیرزاده خاطرنشان کرد: امروز ما در مقطع بسیار حساسی هستیم؛ زیرا به شکل رو در رو و چهره به چهره در برابر دشمن قرار داریم؛ لذا در چنین وضعیتی باید آیندهنگر باشیم و بتوانیم مقتدرانه از این مرحله عبور کنیم.
جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در پایان با تأکید بر اینکه دانشگاه عالی دفاع ملی نقش بسیار بزرگی در تربیت فرماندهان و مدیران در سطح ایران دارد، گفت: ما در این دانشگاه باید پیشرو تحقق مطالبات رهبری در حوزه دانشگاهها باشیم؛ از سوی دیگر اگر سازمان یا بخشی از نیروهای مسلح کشورمان بخواهد متحول شود، باید در این دانشگاه تعیین، بررسی، و پژوهش شود که چگونه این تحول صورت گیرد.
سردار سرتیپ پاسدار «اسماعیل احمدیمقدم» رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی هم در این مراسم، اظهار داشت: جایگاه علمی آیتالله مطهری بسیار بالا بود؛ به گونهای که امام خمینی (ره) تمام نوشتهها و آثار شهید مطهری را تأیید کردند.
سردار احمدیمقدم ادامه داد: آثار شهید مطهری برای مخاطبان مختلف قابل استفاده است؛ یعنی از کتاب داستان راستان تا کتابهای فلسفی آیتالله مطهری برای مخاطبان مختلف نگارش شده است.
وی با بیان اینکه علم اکتسابی که معلمان به ما میآموزند، برای این است که باطن پدیدهها را بشناسیم و کشف کنیم، افزود: ما تلاش میکنیم بر علم ظاهری و باطنی مسلط شویم؛ البته ما اساساً علم غیردینی نداریم؛ زیرا این خداوند است که انسان را در شناخت پدیدههای مختلف یاری میدهد.
رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی همچنین خاطرنشان کرد: در سال گذشته ۱۲۱ رساله در این دانشگاه به مرحله پایانی رسید و ۶۰۰ جلسه دفاعیه هم برگزار کردیم.
کد خبر 6094358 هادی رضایی